عمو بزرگ مون که ثروتمندترین مرد خاندان ماست برای خودش دلایلی داشت که فکر می کرد برادرها و خواهرهاش حقی در ارث پدر بزرگم ندارند. سالها از دادن حق اونها فرار می کرد.
عمو وسطیه شکایت کرد و از طریق قانون و کلی دعوا با داداش بزرگه پیگیر ارث پدریش شد و بالاخره گرفت. قانون چندتا کاغذ هم به بابای من داد و گفت این سند زمین هاییه که سهم توست. وقتی بابام دلخوری داداش بزرگه اش رو دید و اینکه داداش بزرگه دیگه کاری از دستش بر نمیاد پسر عموم رو صدا زد و بعد از امضاء تمام سندها اونها رو داد به پسر عموم و گفت لبخند داداشم برای من مهم تر ازاین زمین هاست.
از اون روز همیشه حس می کنم چقدر روح عمو بزرگه ام فقیره و چقدر روح پدرم غنی.
درود بر پدر شما....ممنون.به بهترین وجه این پست من رو توضیح دادی.
عمو بزرگ مون که ثروتمندترین مرد خاندان ماست برای خودش دلایلی داشت که فکر می کرد برادرها و خواهرهاش حقی در ارث پدر بزرگم ندارند. سالها از دادن حق اونها فرار می کرد.
عمو وسطیه شکایت کرد و از طریق قانون و کلی دعوا با داداش بزرگه پیگیر ارث پدریش شد و بالاخره گرفت. قانون چندتا کاغذ هم به بابای من داد و گفت این سند زمین هاییه که سهم توست. وقتی بابام دلخوری داداش بزرگه اش رو دید و اینکه داداش بزرگه دیگه کاری از دستش بر نمیاد پسر عموم رو صدا زد و بعد از امضاء تمام سندها اونها رو داد به پسر عموم و گفت لبخند داداشم برای من مهم تر ازاین زمین هاست.
از اون روز همیشه حس می کنم چقدر روح عمو بزرگه ام فقیره و چقدر روح پدرم غنی.
درود بر پدر شما....ممنون.به بهترین وجه این پست من رو توضیح دادی.
موافقم....آمین...