جک و دیوید

واسه کابینت خونه ، بابای جوجه با یک کابینت سازی صحبت کرده بودن. خب این اومده بود دیده بود خونه رو و اندازه گرفته بودن و حالا قرار بود یک چیزی طراحی کنه. تو این فاصله بابا اینا با یک کابینت ساز دیگه آشنا شده بودن و این آقا به نظرشون بهتر اومده بود. حالا یکی دو روزی از موعدی که کابینت ساز اول قول داده بود طراحی رو بیاره گذشته بود.بابا کلا نظرش به این دومی بود. میگفت بریم به بهانه اینکه دیر کردی اولی رو کنسل کنیم. باز از طرفی میگفت شهر کوچیکه و خبر میشه که کار بردیم واسه این دومی و ظاهر خوشی نداره. مونده بود چه بهانه ای بیاره و ...

یکدفعه من گفتم :"کاش ما هم مثل این خارجیا بودیم. تعارف نمیکردیم. حرفمون رو میزدیم." یهو رو کردم به بابا و گفتم:" بابا ! مثلا شما میرفتی به این آقا اولیه میگفتی : هی جک!!! من فکر میکنم  دیوید توی این کار از تو ماهرتره!!!"(لهجه فیلمهای وسترن هم بگذارید روش)

یعنی بابا و مامان و جوجه ریسه میرفتن...

نظرات 3 + ارسال نظر
مه سو شنبه 6 آبان 1396 ساعت 13:20 http://mahso.blog.ir

بلی منظور رو میگیرم کاملا...

دخترمعمولی چهارشنبه 3 آبان 1396 ساعت 10:15 http://mamoolii.blogsky.com


حالا آخرش جک تحویل داد کارشو؟ یا سپردین به دیوید؟

نه دیگه رفتن تقریبا راست و حسینی گفتن حالا با یکی دیگه هم صحبت کردیم و یک جورایی جک فهمید که دیگه دارن ازش تشکر میکنن و میخوان کار رو کنسل کنن. الان دیوید مشغول کاره.

مه سو سه‌شنبه 2 آبان 1396 ساعت 14:25 http://mahso.blog.ir

خبر هم برسه به نظرم باید بخاطر دیرکردش کنسل کنین کارو و به دومی بسپرین....آدم پول میده و قراره بهترینو تحویل بگیره...

کنسل کردیم و دومی در حال انجام کاره. بابا میگفتن یعنی حالت لجبازی نداشته باشه که بگیم دیر کردی خداحافظ. به هر حال باز هم از این کارها هست و توی یک شهر کوچیک باید همین یکی دو تا رو نگه داری.منظورمو میگیری که

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد