خرید وسایل خونه 2( پذیرایی)

سالن این خونه فضای خوبی داره و اینجوری نیست که حس کوچیک بودن داشته باشه. باز و خوبه خدا رو شکر.

خب قرار شد چیدمان خلوت باشه. مبل که پارسال تابستون قبل از اینکه از تهران اسباب کشی کنیم از نمایشگاه مبل سفارش دادیم که قبلا تو وبلاگ قبلیم درباره ش گفته بودم. 3 میلیون شد ولی قیافه ش خیلییی بیشتر از اینهاست. خوبی نمایشگاه این بود که یک دنیااااا مبل دیدیم یکجا و اینکه سفارش توی نمایشگاه مشمول تخفیف بود.کلا از مبلامون راضی هستیم. البته مبلها فقط مبل بود و جلو مبلی و عسلی اینها نداشت. یک کارمون این بود که میز واسه جلوی مبل و عسلی تهیه کنیم. حالا هم میخواستیم اسپرت باشه که به مبلامون که راحتی هست بیاد هم قیمتش زیاد نباشه هم خیلی جا نگیره هم شیک باشه. خلاصه خدا و خرما.

حالا به نظرتون توی یک شهر کوچیک چقدر امکان داره که همچین چیزی باشه.اینجا که نتونستیم مورد مناسبی پیدا کنیم.

میزنهارخوری هم من همیشه دوست داشتم یک چیزی در حد شش نفره و از این مدلهایی که صندلی هاش شبیه کافه های خیابونی قدیمی هست،از اینها که ریزه میزه هست و تو فیلم خارجیا ادم میبینه داشته باشم.اما خب مردم عموما سلیقه شون این نیست. اینجا که چیزی ندیدم.از اونجایی که مبلها رو جدا و میز نهار خوری رو در سمت دیگری چیدمان کرده بودم لزومی نداشت که ست هم باشن و کلا لطمه ای به هم نمیزدن .

اواخر ماه هفت رفتم شهر مامانم. حالا مگه من آروم داشتم!!! هر روز خیابون . یعنی مثل عروسها در حال خرید.خخخخ.اون زمان تازه پاهام شروع کردن به درد گرفتن. حالتی بهشون دست میداد مثل وقتی که بدون آمادگی ورزش میکنی. اما خب چاره نبود. بعدها فهمیدم این در بارداری طبیعی هست و بعضیها در ماههای کمتر هم دچارش میشن و کلا چیز خاصی نیست و خوب میشه.اما سخت بود .مثلا میخواستم تو ماشین بشینم از بفل مینشستم و بعد اون یکی پامو با دست بلند میکردم میگذاشتم تو ماشین. موقع خوابیدن که واویلا بود. بگذریم.

میز نهار خوری و جلومبلی رو از شهر مامانم خریدیم و خب یک عالمه چیزهای دیگه هم بود مثل رختخواب که باید از اونجا ماشین میگرفتیم و میاوردیم. اینجوری هزینه حمل هم ارزش داشت دیگه.جلومبلی ها از ازاینا که عسلی هاش میره زیرش گرفتیم. خخ.گفته بودم که شده یک سانت من میخوام کمتر فضا مصرف بشه. به نظر خودمون که خوشگله.این شهر محل زندگیمون بعدا یک نمونه ش رو دیدیم که زده بود 360. شهر خودم اینو با تخفیف به ما میداد 300. اما یکی از دوستامون که همسایه مبل فروشی بودن رفت واسه مون خرید. به اون داده بود 280. خب 20 تومن هم 20 تومن بود. ذوق داشت.خداییش خیلییییییییی قیافه ش بیشتر از 280 هست.

الحمدلله هم خدا و هم خرما اینجا گیرمون اومد.

میز نهارخوری اونی که میخواستم دیدم. اما هم گرون بود هم اینکه رو صندلیش نشستم خیلی راحت نبود و هم اونی که صندلیش راحت بود نداشتن و باید سفارش میدادن و کلی طول میکشید و البته بازم بگم که گرون بود. واقعا واسه الان لازم نبود .  آینده رو که از ادم نگرفتن!

دیگه یک میزی گرفتیم شش نفره که مدلش اینجوریه که دو تا صندلی داره. دو تا صندلی مبلی شکل داره و یک نیمکت مانند دو نفره.بامزه س. یک میلیون و سیصد با تخفیف.خب جمع وجوره و خوشگله. اما بعدا یک سری ایراداتی توش دیدیم که دیگران نمیبینن. اما خب فهمیدیم که احتمالا مدتی روی دستش مونده بوده. البته از خریدش پشیمون نشدیما. خوشگله واقعا.

بقیه پذیرایی رو بعد میگم.

نظرات 3 + ارسال نظر
بهار دوشنبه 30 بهمن 1396 ساعت 11:21

عکسشونو بذار لطفا

سلام بهار عزیزم
راستش دوست ندارم مثل این سایتها و وبها که از ریز ریز وسایلشون یا چیدمانشون عکس میگذارن منم عکس بدم ولی باشه. از پذیرایی عکس میگذارم.بقیه ش هم که مشخصه چیا هست دیگه.

مه سو شنبه 28 بهمن 1396 ساعت 16:21 http://mahso.blog.ir

مبارکه غزل جان...مهم اینه آدم خودش راضی باشه...

مرسی عزیزم. محبت داری

ساریتوس پنج‌شنبه 26 بهمن 1396 ساعت 23:16

سلااام
مبارک باشه :)))
وای من عاشق این میز غذاخوریهام که ترکیب نیمکت و تک صندلیه *_^

سلام گلی
ممنونم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد