شوخی های بی مورد

الحمدلله یک مدتی راحت بودیم.از وقتی خبر ریزه دار شدنمون پیچید به جز سوالات و توصیه های مربوط به بچه و بارداری ،حرف دیگه ای نبود. اما از وقتی ما این بار رو گذاشتیم روی زمین،هنوز کمرمون صاف نشده به شوخی و خنده میگن خب اولیش سخته،دومی دیگه راحته!!!

یا میگن دیگه حالا فلان وسیله یا مثلا فلان اسم باشه واسه خواهر فندق!

جالبه اگر خودم هم اونجا حضور نداشته باشم خبرش رو و نقل قولش رو واسم میارن!که فلانی همچین حرفی زد!


پ.ن.

من میدونم که بعضی از این حرفها واقعا شوخی هستش. میدونم که یک جور گذروندن وقت و احوالپرسی و معاشرت هست. میدونم که گاهی جنبه فضولیش نزدیک به صفر هست.اما چرا مثلا من تمام سعیم رو میکنم که در برخورد با دیگران کلمات و جملات بهتری واسه معاشرت پیدا کنم؟ چرا من از این حرفها نمیزنم اما میتونم ساعت ها با یکی همنشین و همکلام باشم. گاهی به خودم میگم اینکه همش بخوام درک کنم که اینها منظوری ندارن یک جور توهین به خودم هست. توهین به تمام تلاشم برای روابط بهتر و کم تنش تر با دیگران.

البته من با لبخند از موضوع رد میشم. اما واقعا ته دلم حس چندش آوری بهم دست میده.

بیاین اینجوری نباشیم.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد