شما هدیه چی میبرید؟

این هدیه خریدن واسه بقیه هم معضلی هستا! این روزها معضل تر هم شده!!!

جمعه خونه یکی از دوستای جوجه به همراه یک عده دیگه از دوستاش نهار دعوت بودیم. ما با اینها بیرون رفتیم چند بار ولی تا حالا خونه شون نرفته بودیم و گفتیم یک چیزی ببریم. خانمش رو من کلا در حد اون تفریحات بیرونمون دیده بودم و خب دقیقا نمیدونستم که چه تیپی هست و خونه شون چه شکلی هستش و سلیقه شون به ما نزدیکه یا دوره! کلا هیچ اطلاعاتی ازشون نداشتیم.

نشستیم با جوجه فکر کردیم. جوجه گفت حدود صد تومن اینا هزینه کنیم خوبه! حالا وقتی میگیم صد تومن یعنی بالا و پایین بشه یک ذره هم مهم نیست. با وجود وضعیت مالی من و جوجه و خب مدیریتی که باید واسه کل زندگیمون داشته باشیم صد تومن رقم بزرگی نباشه ، کم هم نیست. اینو گفتم که بدونید نمیشه با زندگی خودتون مقایسه کنین.

خلاصه با اینکه میدونستیم ظرف و وسایل خونه و اشپزخونه کلیییییییی گرون شده باز هم گفتیم دو سه تا مغازه سر بزنیم ببینیم چی میشه. برنامه این شد که اگر دیدیم چیز خوشگل و به صرفه ای که سرش به تنش بیارزه نیافتیم ،سکه پارسیان معادل همین میدیم بهشون که خودشون هر جور خواستن مصرف کنن.

با این وقت محدود و با وجود فندق فقط صبح پنجشنیه فندق رو سپردیم به مامان جوجه و پریدیم خیابون. کلا چهار تا فروشگاه رفتیم. من که سرم سوت کشید. حالا نه بخاطر هدیه ! فکر میکردم یعنی الان واسه خودم هم بخوام چیزی بخرم نمیشه! کلیی هم واسه دختردارا و جهیزیه میخوان بدن و اینا غصه خوردم. همیشه موافق جهیزیه کم و معقول و کاربردی بودم اما با این وضعی که دیدم تهیه همون هم سخته!

سریع با جوجه تصمیم گرفتیم که یک پارسیان سیصد سوت ببریم. از مقدار در نظر گرفته ما کمی بیشتر بود ولی دیگه مهم نبود. از چند وقت قبل یک سری از این جعبه های شکلات کوچیک رو مد نظر قرار داده بودم که جایی خواستیم چیزی ببریم بگذاریم روی این شکلاتها! تا همین چند وقت قبل بین 8 تا ده تومن قیمتشون بود و کلییی هم خوشگل بودن!!! قیمت یکی از اینا رو اونروز پرسیدیم گفت 18!!! بلافاصله رویکرد خودمون رو به فرهنگی!!! تغییر دادیم و پریدیم توی کتاب فروشی. جوجه اطلاعاتش توی این زمینه از من کمتره و من بهش گفتم که ببین میشه کتابهای خوب اما چاپ قدیم و ارزونتر گیر اورد. شنبه دفاع دوست خودم هم بود و من تصمیم داشتم واسش یک کتاب با یک پارسیان حدود همون صد حالا یکم کمتر ببرم.فکر کردم بابا من چقدر بدم واسه یک سبد یا دسته گل! دو روز بعد هم خشک میشه! رفتیم کتابفروشی. حافظ رو همه دارن .بوستان سعدی خیلی خوش خط با جلد قشنگ ده تومنی پیدا کردم. از شکلات مسلما بهتر بود. جوجه هم گفت که دوستش اهل مطالعه هست کم و بیش و دنبال خیام بود واسش که کتابدار کمکمون کرد و یک کتاب خوب بهمون معرفی کرد توی اون زمینه خیام شناسی. جوجه واسه خودش هم گرفت. موضوعش جالب توجه بود. خلاصه ما سر جمع با حدود بیست تومن واسه دوستامون کتاب گرفتیم و موضوع شکلات زیر پارسیان رو حل کردیم


پ.ن.:به اطلاع میرساند که این جمعه تولد یک فسقل دعوتیم و باز اندر خم کوچه هدیه خریدن!!! من دلم نمیخواد کارت هدیه ببرم.البته شاید واسه خانواده ش بهتر باشه ولی به نظرم هدیه جذاب تره. انگار ادم یک کاری انجام داده. همین تلاش من و جوجه و فکرمون با ارزشه به نظرم.

نظرات 1 + ارسال نظر
مه سو دوشنبه 10 دی 1397 ساعت 20:03 http://mahso.blog.ir


چرا من فک میکردم پست های زیر اینستا همه قدیمی ان؟!!!!

منظورت رو نفهمیدم که!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد