خلاصه اتفاقات مهم زندگی تو این مدت که نبودم!!!
۱- از دانشگاه انصراف دادم ( واقعا انصراف دادما، ننداختن منو بیرون)
۲- مهرداد اون پست معاونتی که قبلا بهش پیشنهاد شده بود و رد کرد رو این سری قبول کرد.
۳- فندق مهدکودک میره. بماند که دو ماه و نیم اول پاییز این بچه مدام مریض بود و سه دوره آنتی بیوتیک مصرف کرد!!!!!!!
۴- دانشگاه ترم قبل کلاس نداشتم اما این ترم یک درس دارم. پس همچنان میتونم خودم رو یک استاد حق التدریس بنامم دبیر دوره های متوسطه شدم و جوری سرگرم روابط پیچیده با نوجوونها هستم که در یک خط نگنجد!!!
۵- خوشحالم که هر وقت به ماه نگاه میکنم میتونم از دیدنش وسط آسمون لذت ببرم.
استاد که بودی و هستی
ولی کار با نوجوان ها واقعا سخت و پرچالشه
موفق باشی عزیزم
ممنونم ازت گلی.
واقعا پر چالشه و هر روز منتظر یک اتفاق غیرمنتظره و جدید هستم