خانه تکانی ۱۴۰۱ ...شماره ۳

طبیعی نیست که ابر تمیزکننده کفشی که واسه مون توی هتل سفر ترکیه گذاشته بودن رو هنوز نگه داشتم!!! اما دوست ندارم استفاده کنم یا بندازم بره...

یکی از بهترین سفرهای زندگیم بود...خیلییی بهمون خوش گذشت.

هنوز وقتی لباسهایی که از اونجا خریدم رو میبینم، چه اونهایی که پوشیدم و چه اونهایی که هنوز استفاده نکردم، یک لبخند بزرگگگگ میاد روی لبم. اونجا واسه اولین بار بود که میتونستم چیزهایی که دوست دارم و کاملا با سلیقه و اندام و استایلم هماهنگ هستش رو با قیمتی که  با جیبم هماهنگ بود بخرم. لازم نبود چونه بزنم، لازم نبود قیمت هر جنس رو سوال کنم، لازم نبود نگران فروشنده ای باشم که پشت سرم راه افتاده و مدام میگه اگر چیز خاصی لازم دارید بگید کمک کنم.

برند رو که نمی‌شناختم و همین الان هم زیاد سر رشته ای ندارم، اما همین برندهای معمول پوشاک که توی ایران هم هستش و کلی واسش سر و دست میشکنند و البته یکبار یک جایی خوندم که خیلی هم خاص نیستند، اونجا پاتوق من و مهرداد شده بود و البته که در حد جیب خودمون خرید کردیم اما چیزهایی که خریدیم واقعا برامون ارزشمنده و من خودم عاشق همه اون لباسها هستم...

نمی‌دونم چطور از ابر تمیزکننده کفش به اینجا رسیدم...

پ.ن: سال ۹۵ رفتیم. لیر ۱۲۰۰ تومان بود. یک هفته اونجا بودیم و هزینه کل سفرمون به علاوه خریدها شش میلیون تومان شد که تقریبا همه ش رو هم دانشگاه پوشش داد! 

نهال دوستی بنشان...

 میدونید که من و مهرداد این مدلی نیستیم که واسه تولد همدیگه و مناسبتها به هم هدیه بدیم...معمولا یک کیکی درست میکنیم و گرامی میداریم. معتقدیم هر چیزی که در طول سال خریداری میشه هدیه هست و برای خانواده مون هست و علاوه بر این نیازهای همدیگه رو می‌دونیم و اگر هم قرار باشه چیزی بگیریم با هم می‌خریم. اینه که زیاد پیش نمیاد که همدیگه رو غافلگیر کنیم ...توقعی هم از همدیگه نداریم.

اما چند وقت پیش هی با خودم فکر میکردم که چیکار کنم یا چه چیزی میتونم بگیرم که یکم باحال باشه و لحظات خوشی ایجاد کنه و نیاز به حضور مهرداد هم نباشه و یکجورایی سورپرایز بشه که به ذهنم رسید واسه تولدش بگم به اسمش درخت بکارن. اگر واقعا بکارند و مراقبت بشه بالاخره یک اثر ارزشمندی از آدم میمونه...کمکی به محیط زیست شده و..‌.یک مجموعه ای که اسمش یادم نیست هم پیدا کردم و رفتم اینستاگرامشون هم چک کردم اما نفهمیدم چی به چیه. دیگه رهاش کردم.

حالا امروز دیدم یکی از همکلاسی های دانشگاهم از دوستاش هدایایی گرفته بود و یکیش همین درخت بود و رفتم اون صفحه و سایت رو چک کردم و توضیحاتش هم بد نبود. فکر کردم واسه دهمین سالگرد ازدواجمون هم شاید بد نباشه.

حالا گفتم بپرسم ببینم کسی هست که تجربه اینکار رو داشته باشه؟

جای معتبری میشناسه؟ 

به نظرتون اصلا خوبه یا لوسه؟

خلاصه اگر چیزی میدونید بگید ممنون میشم.

خانه تکانی ۱۴۰۱

مگه تموم میشه؟!!!!!!!

پرزنت

میگم چرا این روزها همه می‌خوان به آدم محصولات مربوط به پوست و مو بفروشن؟؟؟!!!

حواس جمع

همینطور که تند تند ماجرایی رو برای مهرداد تعریف میکردم، برنج دم کردم، بعد از پنج دقیقه که دیگه با خیال راحت داشتم میرفتم به جمع کردن اتاقمون بپردازم، یهو چشمم خورد به ماهیتابه ی روی گاز!!! دیدم موادی که میخواستم بریزم لای برنج رو نریختم و پلو سفید دم کردم

یعنی پتانسیل اینو داشتم که تا موقع کشیدن غذا متوجه نشم!!!